شجریان | |
شاعر: | محمدتقی بهار |
آهنگساز: | درویشخان |
دستگاه: | دستگاه ماهور |
متن ترانه: | زمن نگارم ، عزیزم ، خبر ندارد بهحال زارم ، حبیبم ، نظر ندارد خبر ندارم من ، از دل خود دل من از من ، عزیزم ، خبر ندارد دل من از من ، عزیزم ، خبر ندارد .................... کجا رود دل عزیز من آخ که دلبرش نیست کجا رود دل عزیز من آخ که دلبرش نیست کجا پرد مرغ ، عزیزم ، که پرندارد کجا پرد مرغ ، عزیزم ، که پرندارد .................... امان از این عشق ، عزیز من آخ ، فغان از این عشق ...... امان از این عشق ، عزیز من آخ ، فغان از این عشق ...... که غیر خون جگر ندارد که غیر خون جگر ندارد .................... امان از این عشق ، عزیز من آخ ، فغان از این عشق ...... امان از این عشق ، عزیز من آخ ، فغان از این عشق ...... که غیر خون جگر ندارد که غیر خون جگر ندارد .................... همه سیاهی ، عزیزم ، همه تباهی مگر شب ما ، حبیبم سحر ندارد .... جز انتظار و جز استقامت عزیز من وطن علاج دگر ندارد بهار مضطر منال دیگر که آه و زاری اثر ندارد |